قطار

قطار یکی از دستاوردهای تمدن جدیدبشری است که تأثیر فوق­العاده­ای در نظام حمل و نقل برجای نهاد. شاید باور نکیند که با ایجاد خطوط ریلی و تسهیل حمل و نقل در جهان از بسیاری از قحطی ها و گرسنگی ها و مرگ و میر بشر جلوگیری شد. هر چند در جنگ­های بین الملل سلاح ، مواد منفجره و نیروهای نظامی نیز با قطار حمل می­شدند ف اما از سویی دیگر زخمی ها و معلولان نبردها را نیز همین قطار به پشت جبهه می­رساند و امکان نجات جان میلیون­ها انسان را فراهم می­نمود.

قطار برای ما مردم جلفا نیز از نزدیک به 100 سال پیش نام آشنایی است. ماه از اولین ایارنیانی همسیم که قطار را از نردیک دیده ایم و با آن سفر نموده ایم و صدها خاطره و حکایت از همین ماشین طویل آهنی در یاد داریم. قطار خیلی زود وارد ادبیات ما شد و حتی با بایاتی­ها و قوشماهای محلی ما چنان آمیخت که گویی از هزاران سال پیش با ما عجین بوده است.

حال در اینجا نمونه ای از این بایاتی­ها را زمزمه می­کینم:

آپارار قاطار بالامی

هی آتار توتار بالامی

ایستک لی آناسی اولسا

آختارار تاپار بالامی

مسجد قدمگاه علمدار جلفا

به بهانه 17 رمضان المبارک سالروز تأسیس مسجد مقدس جمکران

یادی از مسجد مقدس قدمگاه (مهدیه جلفا):

شب­های رمضان ساعت 30/9 شب نوای جان بخش الله اکبر از گلدسته­های ساده و صمیمی مسجد قدمگاه سر به آسمان می­کشد. محله قدمگاه در انتهای کوچه پس کوچه­های تنگ و پیچ در پیچ علمدار جلفا قرار دارد. بعضی­ها اعتقاد دارند که تکوین کالبدی علمدار از همین محله قدمگاه آغاز شده است. همین کوچه­ها در شب­های رمضان گذر نمازگزارانی است که خود را از هر سوی علمدار به مسجد قدمگاه می­رسانند تا نماز مغرب و عشای خود در ماه خدا را در این مسجد مقدس به جا بیاورند. نماز در قدمگاه حال و هوای دیگری دارد و نمازگزاران هر شب بعد از نماز دعای حضرت صاحب­الزمان(عج) را زمزمه می­کنند. عطر یاد حضرت مهدی(عج) در این مسجد و مهدیه مقدس و متبرک پیچیده است و جان­های منتظر مشتاق زیارت و عبادت در آن می­باشند.

آپارار تاتار بالامی!

آپارار تاتار بالامی

قول ایله­ر ساتار بالامی

ایستکلی آناسی اولسا

آختارار تاپار بالامی

این یکی از رایج ترین بوی اوخشاماهای آذری می­باشد. این بوی اوخشاما علاوه بر اینکه گنجی از گنجینه فولکلوریک ما به حساب می­آید ، دارای خاطرات تاریخی ارجمندی است. آنچه از مضمون این بوی اوخشاما برمی­آید این است که مردم آذربایجان در دوره ای از تاریخ از تهاجمات تاتارها رنج برده اند. بله، تاتارها از زمان تشکیل اردوی زرین (آلتین اردو) همواره بر منطقه آذربایجان حمله ور گشته اند و صدمات فراوانی را بر مردم آن دیار وارد ساخته اند این تهاجمات با اسیر گرفتن مردم و فروش افراد در بازار های برده فروشان همراه بوده است.

میشو یا میشه؟

«میشو» نام کوهستانی زیبا و سربه فلک کشیده در منطقه مرند می­باشد. برخی آن را میشو برخی میشاب می­دانند. چراکه قسمت دوم این کلمه ترکیبی را تلفظی متفوات از کلمه آب می­پندارند. میشو هم وزن و جناس «مورو» دیگر قله این منطقه است. در تلفظ محلی نیز این کوه میشو نامیده می­شود. این­ها همه استعمال عنوان «میشو» را تقویت می­کند.

اما در یکی از منابع عثمانی(بیان منازل نصوح مطراق چی)، دوره صفویه عنوانی دیگر برای میشو ملاحظه نمودیم: «میشه»

این عنوان با توجه به حالت بیشه­زاری منطقه اطراف این کوهستان ، خصوصاً گذرگاه یام دور از حقیقت نیست و می­توان وجه تسمیه جنگل را برای آن قائل شد.

البته مطراقچی در نقشه ترسیمی خود از منطقه، نام کشکسرایی را نیز به صورت خاتون سرای آورده است.

سنتهای ماه خدا

ماه خدا علاوه بر ویژگی های ارزشمند معنوی­اش بستری برای تبلور سنت­های قدیمی ماست. این سنت­های بومی که با مسائل دینی و اعتقادی گره خورده­اند؛ یادگارهایی از اجداد مسلمانمان است که برخی 1400 سال و برخی دیگر کمتر از 100 سال قدمت دارند. برخی دیگر از سنت­ها نیز در طی قروت تکوین و تکامل و تغییر و تبدل یافته و به روزگار امروز ما رسیده­اند.

عادات تغذیه و غذاهای سنتی ماه رمضان،سفره سحری و سفره افطار، سنتهای استهلال هلال رمضان و هلال شوال، اصطلاحات محاوره­ای در این مختلف این ماه، ادعیه سنتی و محاوره­ای رمضان، سنت­های میهمانی و صله­رحم، سنت­های بیداری در سحرگاه، مراسم شب­های احیا و شبهای ضربت تا شهادت مولا علی (ع)، مراسم و سنت­های عید فطر و... از جمله این یادگارها می­باشند.