مزارات شهدای سوم شهریور ۱۳۲۰ جلفا (روز جلفا)
برخی از مزارات جنبه ملی دارند. مردم یک کشور بدان عشق می ورزند و زیارت آن را آرزو می کنند. مزارات شهدای شهریور ۱۳۲۰ جلفا از جمله این مزارات اند. شاید زیارت مزار سربازان فداکار و جانفشان وطن که حفظ سرحدات را تکلیف خود دانستند و حتی به سیاست های ذلیلانه دولت پهلوی اول تن در ندادند برای هر ایرانی آزاده و وطن دوست بسیار جذاب باشد.
در این مجال واقعه سوم شهریور ۱۳۲۰ و شهادت سربازان گمنام وطن در این روز را مرور می کنیم:
جلفا از نخستن مناطق اشغالی ایران توسط نیروهای متفقین در ساعت چهار صبح روز سوم شهریور ماه 1320 هـ.ش. به حساب میآید.[i] هرچند این اشغالگران عنوان «متفقین» را داشتند؛ اما مردم منطقه آنان را نیروهای روسی میانگاشتند و اینکه «بازهم اروسها[ii]آمدند.»[iii] در واقع این فکر چندان هم نادرست نبود چراکه بنیه اصلی این نیروهای متجاوز از ناحیه شمالی ایران مربوط به ارتش شوروی میشد و در همین دوران بود که شورویها پایههای نفوذ خود درکل منطقه آذربایجان را مستحکم گردانیدند.
در اولین ساعات روز واقعه، جناح راست و عمده ارتش چهل و هفتم سرلشکر نوویکوف[iv] که از مدتها در نخجوان و جلفای روس استقرار یافته بودند؛ به دورن خاک ایران سرازیر میشوند. در تاریکی پیش از سپیده دم، سربازان شوروی از پل چوبی رود ارس عبور میکنند و کلبه چوبی آن سوی پل را که پاسگاه مرزی به شمار میرفت تصرف مینمایند. در عرض چند دقیقه یک ستون طولانی تانک و زرهپوش و کامیونهای مملو از سرباز از روی پل عبور میکنند و وارد شهر خواب آلوده جلفا میشوند.(استوارت، 1370، صص 212و211)
این لشکرکشی از طریق پل آهنی رود ارس نیز صورت میپذیرد. ابراهیم نوروزاف از خبرنگاران و چهرههای مطرح ارتش سرخ در این خصوص مینویسد:
«... حالا این من هستم که بدون موانعی و واهمهای از این مرز میگذرم. از روی پل آهنی[v] جلفا که در دوران جنگ جهانی اول ساخته شده با قطار عبور کردیم در گروه ما روزنامهنگاران، نویسندگان، هنرمندان، پزشکان، مهندسین کشاورزی، کادرهای اداری و فعالان حزبی بودند.» (ملازاده، 1376، ص3)
این تهاجم جز در نقاط صفر مرزی در سایر نواحی منطقه به صورت نسبتاً آرام و بیسر و صدایی انجام میگیرد. نیروهای مهاجم در نوار مرزی با سرحداران ایران به مبادله آتش میپردازند و تعداد انگشت شماری از مرزبانان ایرانی در عرض چند ساعت به شهادت میرسند.[vi] مردم منطقه با آگاهی از این واقعه دچار ترس و وحشت میگردند. نتیجه این ترس و هراس در جلفا، خالی گشتن شهر از سکنه بود. در علمدار و گرگر نیز برخی از مردم خانه و کاشانه خود را ترک میکنند و به باغات اطراف و روستای کوهستانی زاویه[vii] پناه میبرند.[viii]
[i] - برای مشاهده اعلامیه ارتش در این باره بنگرید به :
دلدم، اسکند، (1368)، حاجی واشنگتن، تهران: امین، صص 9-148.
[ii] - واژه «روس» در بین مردم منطقه به صورت «اروس» تلفظ میگردد. در زبان ترکی قاعدهای وجود دارد که بر اساس آن هیچ کلمهای با حرف«ر» آغاز نمیگردد، پس هنگام به کارگیری واژگان غیر ترکی که با حرف «ر» شروع میشود، یک حرف «الف» به ابتدای کلمه افزوده میشود.از همین روست که استاد شهریار در بند 32 منظومه «حیدربابایه سلام» واژه «رضا» را به صورت «ارضا» قید میکند و مینویسد:
«ارضا منه نوروز گلی درردی!» ترجمه: (رضا گل نوروز برایم میچید)شهریار، محمدحسین، (1382)، تهران:زیرین، نگاه، ص 38.
[iii] - این تجربه تاریخی نسبت با روسها در خاطره مردم آذربایجان به شکل عمیقی نقر گشته است و همین ذهنیت است که در کلام شهریار بدین صورت متبلور میگردد:
«باخیسان روس دا آرازدان کئچیر ، ایران آپارا» ترجمه: ( وقتی مینگری، روس را میبینی که از رود ارس میگذرد تا ایران را به یغما ببرد.» شهریار، ص 108.
[iv] - قوای نوویکوف مرکب از لشکر هفتاد و ششم پیاده کوهستانی ارمنی، لشکر بیست و چهارم سواره کوهستانی و چند واحد از لشکر ششم و پنجاه و چهارم تانک بود.
استوارت، ریچارد، (1370)، در آخرین روزهای رضا شاه، عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات(مترجم)، تهران: معین، ص212.
[v] - این پل فلزی مخصوص عبور با راه آهن میباشد. عرض آن 6 متر و طولش 20/109 متر است. خیز طاق پل به بلندی 20/16 متر و وزن پل 591850 تن میباشد. هزینه تمام شده طبق اسنادی که راه آهن ایران متکی به مدارک روسها منتشر نموده است در حدود 77/316305 روبل طلا میباشد.پل چون بسیار سنگین بوده روی صندوق فلزی ساخته شده که جمعاً قیمت ساخته شدن صندوق 5/67% مجوع کلیه هزینههای پل میباشد. آهنی که برای پل مصرف شده است از نخجوان آوردهاند و برای رسانیدن به جلفا از بیراهه و کوهستانهای صعبالعبور حمل گردیده است. در جنگ بینالمللی اول ، هنگام عقب نشینی در جنگ با ترکها ، فرماندهی دستجات ارامنه که مردی موسوم به اندرونیک بوده است ؛ تصمیم به منفجر ساختن پل میگیرد ولی خوشبختانه خطر زیادی متوجه نگردیده و تنها فرمهای تحتانی پل کمی خمیده میشوند.
خلیلی عراقی، محمدرضا، (1327)، خاطرات سفر، بیجا: بینا.
[vi] - در نوار مرزی جلفا آرامگاه و یادبود چند تن از این شهدا قابل مشاهده میباشد که مشهورترین ایشان در نقطه صفر مرزی در کنار پل اهنی شهر جلفا در خاک آرمیدهاند که از آن جمله میتوان به ژاندارم شهید سرجوخه ملک محمدی، ژاندارم شهید عبدالله شهریاری فرزند حیدر و ژاندارم شهید سید محمد راثی هاشمی فرزند میرجعفر اشاره داشت. بر سنگ مزار هر یک از این سه تن چنین نقر گشته است: «آرامگاه ژاندارم شهید ...که در سوم شهریور ماه 1320هـ.ش. در راه انجام وظیفه با کمال رشادت در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیدهاست.»
آرامگاه دیگری نیز در پاسگاه قره بلاغ جلفا قرار دارد که مدفن ژاندارم شهید میرزا علی میباشد بر سنگ مزار این شهید نیز چنین حک شده است:« آرامگاه ژاندارم شهید و فداکار میرزا علی که در شهریور ماه 1320 شمسی در جلوگیری از تجاوز مهاجمین بخاک میهن عزیز مدت سه ساعت مقاومت نمود و تسلیم نشد و با آغوش باز مرگ را تسلیم شدن مقدم و شربت شهادت نوشید.» برای اطلاعات بیشتر بنگرید به:
راعی ، ولی و رضا احمدی، (1386)، جلفا از دیرباز تاکنون، ج1، تبریز: اختر، ص ص 30-228.
[vii] - این روستا در میان مردم منطقه «زیوه» نامیده میشود. به نظر میرسد عنوان زاویه با آرامگاه امامزاده سید اسماعیل ابن حبیب ابن موسی کاظم در ارتباط باشد و این مزار تکیه و زاویهای برای راز و نیاز و عبادت محسوب مگشت.
بخشی از مقاله جلفا در پیشامد شهریور ۱۳۲۰- سجاد حسینی