چهارشنبه آخر سال در آذربایجان
مردم شهرهاي مختلف و بيشتر روستاهاي تركنشين استان آذربايجانغربي تدارك نوروز را حدودا از دو هفته مانده به پايان سال آغاز ميكنند.
حسن سپهرفر - پژوهشگر بخش مردمشناسي اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان آذربايجانغربي - در گفتوگو با خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اشاره به رواج يافتن خانهتكاني و مراسم چارشنبهسوري در استان اظهار داشت: طبق سنتهاي متداول، زنان اسباب و اثاث خانه را جابهجا و خانهتكاني ميكنند تا با فرارسيدن سال جديد، غبار را از چهره اثاثيه منزل بروبند.
او افزود: طي اين مدت نيز هر يك از خانوادهها به تناسب قدرت مالي خود براي خود و فرزندانشان پوشاك نو و شيريني و ميوه و ... خريداري ميكنند. همچنين زنان منزل به نشانهي سرسبزي و خرمي دانههاي گندم، عدس و... ميكارند تا سبز شوند.
وي با اشاره به اينكه پيشواز از نوروز در ميان مردم آذربايجانغربي با طليعهي چارشنبهسوري و آتشافروزي آغاز ميشود، اظهارداشت:روشن كردن آتش در اين روز ميان مردم، خصوصا تركزبانها جنبهي اسلامي پيدا كرده وعقيده بر اين است كه چون بعد از واقعهي كربلا مختار ثقفي پس از رهايي از زندان، قصد قيام بر خونخواهي سيدالشهدا در شهر كوفه را داشت، از شيعيان علي (ع) خواست تا براي تفكيك دوست از دشمن، غروب آفتاب چهارشنبه بر پشت بام منازل خود آتش روشن كنند، اما گويا قضيهي حمله توسط جاسوسان به نحوي برملا ميشود، به همين دليل حمله را يك روز به جلو كشيده و دستور ميدهد يك روز زودتر حمله كنند. لذا ياران وي در غروب سهشنبه همان هفته به افروختن آتش اقدام ميكنند و بدين ترتيب آتشافروزي در ميان مردم شهرها و روستاهاي مختلف استان يادگاري است كه آن را به مختار ثقفي نسبت ميدهند.
پژوهشگر مردمشناسي استان تصريح كرد: دررابطه با مراسم جشن چهارشنبهسوري چنين معمول است كه در روالي سه دههي اخير چهار چهارشنبهي اسفند ماه را با آتشافروزي جشن گرفته و براي هر يك نامي داشتند، اگر چه امروز فقظ برگزاري آخرين چهارشنبهي سال را شاهد هستيم، با وجود اين هنوز در ذهن زنان و پيرمردان سالخورده با رسيدن ماه اسفند و چهارشنبههاي آن، نام هر يك را در خاطرهها زنده ميكنند.
وي گفت: طبق سنتهاي قديم، چهارشنبهي هفتهي اول اسفند را ( چيله نوران) يا (يالانچي چهارشنبه) ميگويند. طبق رسم معمول چند روز قبل از چهارشنبهي آخر سال زنان به بازار رفته و براي سال جديد آيينه، كوزهي سفالي نو، براي خود و بچهها با توجه به وسع مالي پوشاك تازه و تنقلاتي از قبيل: نخود و كشمش، مغز بادام و گردو، شكلات، مقداري ميوه و ... كه مجموعا (چهارشنبه يميشي) مينامند، خريداري كرده و با خود به منزل ميآورند.
حسين سپهرفر افزود: رسم معمول چنين است كه پس از غروب آفتاب و تاريك شدن هوا، جوانان در كوچهها و پشت بام منازل خصوصا در روستاها به افروختن كپههايي از آتش اقدام ميكنند و سپس از روي شعلههاي آتش پريده و ميگويند: آتيل، باتيل چارشنبه، كتيم آچيل چارشنبه - باش آغريم - ريش آغريم بوردا قالسين؛ يعني بپر و بياب براي چهارشنبه، بخت من باز شو به خاطر چهارشنبه، سردرد و دنداندردم همين جا بماند.
وي خاطرنشان ساخت: براساس باورهايي، برخي از زنان روستايي بالاي پشت بام منازل خود را با سيخ تنور خط ميانداختند و مقداري نيز دانههاي گندم دور تا دور بام ميريختند تا از قضا و قدر الهي دور باشند. بدين ترتيب جوانان ساعتهايي را با همين منوال به شادي و خوشحالي ميگذراندند و بعد مراسم شال اندازي و به عبارت محلي (شال سالا ماق) آغاز ميشود.
او اذعان داشت: در اين رسم جوانان بالاي بام منازل رفته و از مقابل پنجرهها يا روزنه پشتبام اتاقها شال و دستمال خود را با نيت و آرزويي به پايين روانه ميكنند و صاحبخانه نيز طبق رسم معمول مقداري از تنقلاتي را كه قبلا تهيه كرده و يا يكي دو عدد از تخممرغهاي آبپز شدهاي را كه در ميان پوست پياز به رنگ سرخ درآوردهاند، داخل شال گذاشته و با دعاي خير روانهشان ميكنند.
وي يادآور شد: در گذشته نيز گروهي از دختران دم بخت و آرزومند از روزنهي بامها يا كنار پنجرهها به فالگوش ايستاده و بعضي نيز بر سر چهارراهها ميايستادند تا به صحبتهاي اشخاصي كه در حال گذر بودند، گوش فرا داده و نيت و حاجتهاي خود را با توجه به گفتههاي آنان تعبير و تفسير ميكردند، صبح روز چهارشنبه دمدمهاي طلوع آفتاب، مردم شهرها و روستاها از بزرگ و كوچك گرفته تا پير و جوان، دسته دسته بر سرچشمهسارها و نهرها رفته و ضمن شادي و تركاندن ترقه، سه يا هفت بار از روي آب ميپرند و براي خود سلامتي آرزو ميكنند.
او تصريح كرد: برخي نيز با اعتقاد بر اينكه هنگام تحويل سال، آنها از نو متولد ميشوند، كوزه كهنهي خود را شكسته و كوزههايي را كه به تازگي خريداري كردهاند، با آب پر ميكنند، تا بعدا هنگام تحويل سال به عنوان خير و بركت به كنج اتاقها بپاشند.
وي در پايان افزود: همچنين يكي از تفريحها و بازيهاي اين ايام، برگزاري مسابقههاي دو نفري يا بيشتر در ميان جوانان، شكستن تخممرغهاي آبپز شده بود كه امروزه به دست فراموشي سپرده شده است.