آیین باران خواهی "چومچه خاتون":

یکی از مشهورترین آیین های بارن خواهی که در تمامی نقاط آذربایجان برگزار می شود آیین باران خواهی "چومچه خاتون " یا "چومچه خاتئن " می باشد. این مراسم در اکثر نقاط آذربایجان با اندکی تفاوت برپا می شود و در اینجا برای نمونه مراسم چومچه خاتئن مردم سواحل جنوبی ارس در ناحیه جلفا مورد بررسی قرار می گیرد:

مردم منطقه آذربایجان به قاشق چوبی چومچه می گویند.البته پیمانه های مختلفی که از آنها برای کشیدتن گندم و غلات مختلف حتی برای کار با ملات ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرند همین عنوان را دارند .این مراسم با این نام می باشد و در برخی نقاط آذربایجان در هنگام برپایی آن قاشقی چوبی را که بر سر آن پارچه ای پیچیده اند تا به یاد آورنده جنس مونث باشد و چومچه ما به شکل خاتونی جلوه نماید ، در براب رشرکت کنندگان در این ایین سنتی می گیرند.

عده زیادی از کودکان و نوجوانان در این مراسم شرکت می کنند و در حالی که به طور دسته جمعی حرکت می نمایند اشعار بارن خواهی سر میدهند .برخی نیز بر طبل و دهل می کویند و گویا می خواهند اعلام عمومی دهند و همه را به برپایی این مراسم متوجه نمایند.آنها خانه به خانه می گردند و از هر دری انعامی می گیرند در شهرها و روستاهای ارس کنار جلفا این انعام شامل وسایل مورد نیاز برای پخت یک آش است چرا که در پایان این مراسم قرار است با آن هدایا آش باران پخته شود.

برپاکنندگان مراسم همچنان در طلب باران می خوانند:

چومچه خاتئن نه ایسته ر

آلله دان یاغئش ایسته ر

الی خمیرده قالمئش

بیرجه قاشئق سو ایسته ر

ترجمه :

(چومچه خاتون چه چیزی می خواهد

او از خداوند طلب باران می کند

دستش در خمیر مانده است

و تنها یک قاشق آب می خواهد)

آلا داغئن بولوتو

یتیم لرین اومودو

آلله سن یاغئش ایله

آرپا ، بوغدا قورودو

ترجمه :

(ای ابر کوهستان

و ای امید یتیمان

ای خدای بزرگ تو بارنی بفرست

که خوشه های جو و گندم در مزارع از تشنگی خشکیدند)

قئزلار باغا گئده ریک

گول درماغا گئده ریک

سن یاغئش اول من بولوت

یاغا یاغا گئده ریک

ترجمه :

(دختران ، به باغ می رویم

برای چیدن گل رهسپار می شویم

تو باران باش و من ابر گردم

و در حال باریدن برویم )

یاغئشئم یاغ یاغ که کیلیم اوزانسئن

آنامئن بیر دونو وار یاغئشا بویانسین

ترجمه :

(باران ببار و ببار تا کاکلم دراز شود

مادرم پیراهنی دارد ببار تا آن پیراهن خیس باران گردد)

و.....

پس از این که برگزارکنندگان این مراسم کار خود را در کوچه پس کوچه ها تمام نمودند با آذوقه ای که از خانه های مردم جمع نموده اند به یکی از بلندی های اطراف مروند تا در ادامه مراسم مشغول تهیه آش باران شوند .آش در دیگی پخته می شود و کودکان و نوجوانان مراسم چومچه خاتون گرد آن حلقه می زنند و همه انتظار می کشند .انتظار این دسته شامل دو چیز می شود .اول این که "یاغئش آشی"یا آش بارن بپزد و دوم و مهم تر این که بران ببارد چراکه اگر بارنی نبارد هیچ کس لب به آن آش نمی زند وآش دورن دیگ را از همان بلندی بر روی زمین می ریزند.

اما اگر بعد از ساعتها و انتظار و چشم دوختن کودکان معصوم به آسمان جهت بارش بارن ، لطف الهی شامل حالشان شد و باران بارید ،همگی باشور و حال وصف ناپذیری از آن آش می خورند و پرودگار را شکر می کنند.

اشعار چومچه خاتون متععدد تر از این چند بیت می باشد و امکان دارد در نواحی مختلف نمونه های دیگری نیز داشته باشد.

(بخشی از مقاله آب در فرهنگ آذربایجان ،ارائه شده در همایش آیین های ایرانی،نیایش آب ،مهر ماه ۸۵ ،دانشگاه تهران )